سحر چون خسرو خاور عَلَم بر کوهساران زد به دستِ مرحمت یارم درِ امیدواران زد چو پیشِ…
غزلیات حافظ
در این بخش از سایت ما غزلیات حضرت حافظ را معرفی کردیم و شما می توانید با جستجو در سایت غزل مورد نظر خود را بیابید.
در ازل پرتوِ حُسنت ز تجلی دَم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد…
دَمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمیارزد به می بفروش دلقِ ما کز این…
ساقی ار باده از این دست به جام اندازد عارفان را همه در شُربِ مُدام اندازد ور…
دلم جز مِهرِ مَه رویان، طریقی بر نمیگیرد ز هر در میدهم پندش، ولیکن در نمیگیرد خدا…
یارم چو قدحْ به دست گیرد بازارِ بُتانْ شکست گیرد هر کس که بدیدْ چشم او گفت…
نسیمِ بادِ صبا دوشم آگهی آورد که روزِ محنت و غم رو به کوتهی آورد به مُطربانِ…
صبا وقتِ سحر بویی ز زلفِ یار میآورد دل شوریدهٔ ما را به بو، در کار میآورد…
چه مستی است؟ ندانم که رو به ما آورد که بود ساقی و این باده از کجا…
به سِرِّ جامِ جم آنگه نظر توانی کرد که خاکِ میکده کُحلِ بَصَر توانی کرد مباش بی…
سالها دل طلبِ جامِ جم از ما میکرد وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنّا میکرد گوهری کز…
دوستان دخترِ رَز توبه ز مستوری کرد شد سویِ محتسب و کار به دستوری کرد آمد از…