در این زمانه رفیقی که خالی از خِلَل است صُراحیِ میِ ناب و سفینهٔ غزل است …
غزلیات حافظ
در این بخش از سایت ما غزلیات حضرت حافظ را معرفی کردیم و شما می توانید با جستجو در سایت غزل مورد نظر خود را بیابید.
کنون که بر کفِ گل جامِ بادهٔ صاف است به صد هزار زبان بلبلش در اوصاف است…
صحنِ بُستان ذوق بخش و صحبتِ یاران خوش است وقت گل خوش باد کز وی وقتِ میخواران…
حالِ دل با تو گفتنم هوس است خبرِ دل شِنُفتَنَم هوس است طمعِ خام بین که…
اگر چه باده فرح بخش و باد گُلبیز است به بانگِ چنگ مخور می که محتسب تیز…
اَلمِنَّةُ لِلَّه که درِ میکده باز است زان رو که مرا بر در او روی نیاز است…
باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است شمشاد خانه پرور ما از که کمتر است …
بی مهرِ رُخَت روزِ مرا نور نماندست وز عمر، مرا جز شبِ دیجور نماندست هنگامِ وداعِ…
بیا که قصرِ اَمَل سخت سست بنیادست بیار باده که بنیادِ عمر بر بادست غلامِ همتِ…
تا سرِ زلفِ تو در دست نسیم افتادست دلِ سودازده از غصه دو نیم افتادست چَشمِ…
برو به کارِ خود ای واعظ این چه فریادست مرا فتاد دل از ره، تو را چه…
رَواقِ منظرِ چشمِ من آشیانهٔ توست کَرَم نما و فرود آ که خانه خانهٔ توست به…